پیش به سوی کتاب و کتاب خوانی

پیش به سوی کتاب و کتاب خوانی

وبلاگی برای کتابداران ایران و دانشجویان کتابداری در همه مقاطع تحصیلی
پیش به سوی کتاب و کتاب خوانی

پیش به سوی کتاب و کتاب خوانی

وبلاگی برای کتابداران ایران و دانشجویان کتابداری در همه مقاطع تحصیلی

ادبیات کودکان


ضوابط کلی انتخاب کتاب برای کودکان و نوجوانان:

کودکان چه چیز هایی باید بخوانند،آیا انها باید مطابق میل بزرگسالان آثاری بخوانند که ذهن آنها رافعال کند،تخیل آنهارا برانگیزد،درآنها حس طنز رابه وجودآورد. وپایه های اخلاق رادرآنها تقویت کند.وفراتر ازآن،باخود و دیگران رابشناسدیا خیلی ساده فقط ازآن لذت ببرند؟






ادامه مطلب ...

رشته هایی با خواستگاران زیاد

رشته های خوب وبد دانشگاهی


مهندسی برق ،پزشکی وحقوق همچنان درصد پر طرفدار ترین رشته های دانشگاهی است.

برای کسی که به رشته دانشگاهی علاقه زیادی داردو یا میخواهد حتما بعداز فارغ التحصیلی ،متناسب با همان رشته تحصیلی اش شغلی پیدا کند،انتخاب رشته دانشگاهی در حقیقت انتخاب یک بخش بسیار مهم از مسیر زندگی است.

اما اوایل دهه 80رقابت برای ورود به دانشگاه َ،بسیار شدید بود وهرسال صد هزار داوطلب از ورود به دانشگاه باز می ماندند.

شاید در آن شرایط اگر از پشت کنکوری می پرسیدی که به چه رشه ای علاقه دارد؟ می گفت فقط می خواهد وارد دانشگاه شود ودر واقع انتخاب رشته مورد علاقه ،در الویت دوم بسیاری از کنکوری ها بود.حالا سال 91با وجود آن که 11 هزار رشته محل نیز حذف شده اما هنوز هم برگزاری کنکور ،برای بسیاری از رشته محل ها ی پر طرفدار ادامه دارد.

تقریبا نزدیک به یک دهه پشت کتکوری ها دست به چند رشته پر طرف دار زدند.که فهرست این رشته ها هم چنان ثابت مانده.

ودر گروه آزمایشی علوم ریاضی وفنی رشته های مهندسی ،برق،مکانیک ،کامپیوتر،عمران، کامپیوتر،معماری وصنایع عنوان پرطرفدارترین رشته محسوب میشود.

در گروه آزمایشی علوم تجربی رشته ی دکترای حرفه ای پزشکی داروسازی و دامپزشکی رشته هایی هسستند که با اقبال  بالای داوطلبان مواجه میشود.

همچنین در گروه آزمایشی علوم انسانی هم رشته ای حقوق، روان شناسی و حسابداری پر طرفدارترین رشته ها محسوب پرطرفدار کتکور سال91است.وحتی کوچک ترین جابه جایی و تغیری بین 13 رشته پر طرفدار در سال89و91دیده نمیشود.

جالب این است که رشته های پر طرفدار سال 89 دقیقا همان فهرست پرطرفدار سال 91 است.

آیا پرطرفدارها ،پرطرفدار باقی می ماند؟

تصور کنید در سال 1401 زندگی میکنید حال به نظر شما آیا همچنان در 10 سال آینده ،همچنان  فهرست شته های پرطرفداردر کشور ما به همین ترتیب باقی می ماند.؟

ریس دانشگاه شیراز بر این باور است که رشته های پر طرفدار متن

اسب با الویت جامعه دستخوش تغییر می شود واگر رشته ای در سال 91 طرفدار دارد اصلا به این معنی نیست که  که در سال آینده نیز به همین میزان است.طرفدار دارد.رشته ای مثل زبان انگلیسی در دهه ی 70متقاضی زیادی داشت و به دلیل نیاز  جامعه  و کمبود دانش آموختگان زبان انگلیسی ،این رشته به عنوان رشته پر طرفدار محسوب میشود.اما هم اکنون با اشباع بازار کار این رشته دانشگاهی ،گرایش به سمت آموختن زبان های دیگری همچون اسپانیایی و چینی افزایش پیدا کرده است.

در واقع بعید نیست تا چند سال آینده هیچ نام ونشانی از محبوبیت رشته های پر طرفدار فعلی باقی نمانده وبا گذشت زمان،رشته های  به عنوان پر طرفدار ترین اعلام میشود که اکنون کسی حاضر نیست بدون کنکور هم در این رشته تحصیل کند.

بازار کار ،شاخص پر طرفدارشدن رشته ها

اگر به بازار کار مشاغل رشته های پر طر فداری که نام بردیم نگاهی بی اندازیم متوجه میشویم،فارغ التحصیلان این رشته ها ،شانس بالایی برای جذب در بازار کار دارند.

البته گفته میشود که هر فارغ التحصیلی در رشته های پر طرفدار مثل حسابداری و حقوق بهداز فارغ التحصیلی کار مناسب پیدا کند. اما فارغ التحصیلان این رشته ها در مقایسه با سایر رشته ها ی علوم انسانی  از بیکاری کمتر رنج میبرند.

به نظر محمد مودنی ریس دانشگاه شیراز در گفتگو با با جام جم می گوید،سه عامل  اصلی باعث میشود رشته ای در نظام آموزشی عالی ایران پرطرفدار باشد اولین عامل،بحث علاقه داوطلب میباشدمثلا رشته روانشناسی بیشتر به دلیل علاقه زیاد به رشته وارد این حوزه میشوند عامل دوم:که بسیار هم مهم وحیاتی است اشتغال فارغ التحصیلان میباشد...

وعامل سوم کاربردی بودن رشته ها در زندگی روزمره است،یعنی رشته های پرطرفدار رشته هایی هستند که فارغ التحصیلان آن رشته ها میتوانند از معلومات خود در زندگی عادی و روز مره نیز استفاده کنند.

ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی

فرهنگ مطالعه و کتابخوانی :





بررسی راهکارهای ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در گفتگو با صاحب نظران:


مقام معظم رهبری :"من هر زمانی که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعه خودمان می افتم، قلباً غمگین می‌شوم." باید در جهت رفع این مشکل بزرگ ، مردم، دولت و تمام نهادها و ارگان‌ها، همگام با یکدیگر، به صورت جدی، وارد عمل شوند.
کتاب و کتاب خوانی و میزان گرایش به مطالعه، امروزه یکی از شاخص‌های توسعه به شمار می‌رود. بررسی‌ها نشان می‌دهد مطالعه و کتاب خوانی وضعیت مطلوبی در ایران ندارد و عمدتا مردم ایران از خرید و یا مطالعه کتاب گریزانند و اقدامات لازم و جدی جهت ترویج و اشاعه فرهنگ مطالعه صورت نگرفته است.
برای رفع موانع و ایجاد زمینه و بستر لازم جهت ترویج و توسعه فرهنگ مطالعه، نهادهای مختلف در 5 بخش، شامل خانواده، مدارس و نظام آموزشی، کتابداران و کتابخانه‌ها، دولت و رسانه‌های گروهی و ناشران و کتاب فروشی‌ها ، باید با رفع مشکلات موجود، هم سو و هم هدف، به سمت مشخصی حرکت کنند.

نقش خانواده

خانواده عامل بسیار موثری در ایجاد عادت به مطالعه و ترویج فرهنگ کتابخوانی است. محیط و شرایط خانواده، روش تربیتی و آموزشی والدین ، طرز تفکر و نگرش والدین در رابطه با مطالعه و کتابخوانی، وجود کتب و نشریات قابل دسترس و همچنین سطح اقتصادی و پایگاه اجتماعی خانواده، نقش بسزایی در تقویت عادات مطالعه و کتابخوانی دارد.
محمد ربیع احمدخانی : ضمن اشاره به نقش خانواده، اظهار داشت: "کشور ما از سالیان دور کشوری با قدمت فرهنگی بالا بوده و نویسندگان و شاعران درخشانی داشته است ولی متأسفانه سرانه مطالعه و کتابخوانی، زیبنده مردم ما نیست. همین که آمار دقیق از میزان مطالعه مردم موجود نیست، خود نشانی از مهجوریت کتاب و کتاب خوانی در جامعه ما می‌باشد. در ریشه‌یابی این معضل باید از کودکی شروع کنیم. اولین نهادی که درآن، کودک با کتاب و کتابخوانی، انس می‌گیرد، خانواده است. پدر و مادر، بهترین معلم کودک هستند که باید شوق مطالعه را در او تقویت کنند. همچنین در منازل باید محلی اختصاصی برای کتابخانه در نظر گرفته شود."
اگر والدین و افراد بزرگتر خانواده به مطالعه علاقمند باشند، فرزندان آنها نیز، که همواره از اثرات طبیعی روابط عمیق عاطفی حاکم در خانواده های ایرانی برخوردار هستند، با کتاب، بیشتر و بهتر آشنا شده و به مطالعه و کتابخوانی، عادت می کنند.

نقش مدارس و نظام آموزشی

پس از خانواده، دشوارترین وظیفه در اشاعه کتابخوانی در هر جامعه‌ای بر عهده مدارس و نظام آموزش و پرورش آن جامعه است. اگر دانش آموز در مدرسه با کتاب آشنا شده و لذت مطالعه، خودآموزی و افزایش معلومات عمومی را درک کند و به مطالعه خو بگیرد، در تمام دوران زندگی، از کتاب دست نمی‌کشد.
رحمان پرچگانی: "آموزش و پرورش، چون آبی است که در سد ذهنی ما جمع می‌شود و بهره برداری از این سد (ذهن ما) را، مهیا می‌کند. ما باید علاوه بر سیستم آموزشی ، به صورت فوق برنامه، با به کارگیری شیوه‌های نوین آموزشی، روند خلاقیت و نوآوری در امر مطالعه را به دانش آموزان بیاموزیم. با تربیت مربیان مجرب و مسلط به مقوله کتاب و کتابخوانی، می‌توانیم افراد را تشویق به خواندن کتاب‌های سودمند کنیم و ذائقه کتاب خوان‌های جدیدمان را ارتقاء دهیم. البته پایه گذاری این حرکت، باید از مدیریت کلان کشور شروع شود. مدیران ارشد ما در امر آموزش باید از مشاورین فرهنگی و هنری در جهت بررسی علمی و اصولی این موضوع استفاده کنند."
در نظام آموزشی، سه کارکرد مهم، نقش اساسی دارند؛ خواندن، نوشتن و حساب کردن. در طول دوران آموزش، فرد تحت آموزش، از سال‌های اول،‌ توانایی خواندن را می آموزد و در ادامه، به درک مطالب خوانده شده و در نهایت به نوشتن، می‌رسد.
محمود تلخابی: "تاکید بیش از حد آموزگاران بر روی مهارت خواندن و استفاده از تک منبع‌ها، سبب شده که دانش آموزان از مطالعه، لذت کافی نبرند و آن را بیشتر برای رفع تکلیف انجام دهند. یکی از کمترین نمرات ایران، در آزمون سنجش سواد خواندن در سطح بین المللی، همین لذت نبردن افراد از مطالعه خویش است. برای رفع این مشکل، باید به تقویت کتابخانه‌های مدارس و از طرفی هم استفاده از منابع مختلف در نظام آموزشی بپردازیم. کمبودهای اقتصادی و توزیع ناعادلانه ی کتاب‌ها، سبب ضعف کتابخانه‌های مدارس شده است. از طرفی هم منابع به جهت کنترلی بودن نظام آموزشی ما، محدود می‌باشند."
حسن اشرفی در مقاله "راه های ترویج فرهنگ مطالعه"، بیان می کند: "نظام آموزشی در کشورهایی نظیر ایران، نظامی غیرپویا و تک محور است. نظامی که براساس یک کتاب و یک جزوه درسی شکل گرفته، نمی‌تواند دانش‌ آموز را به سوی منابع غیردرسی و دیگر منابع اطلاعاتی رهنمون سازد. اگر نظام متکی بر پرسشگری و خلاقیت باشد، خود به خود، زمینه ساز و بسترساز مطالعه می‌شود. در این میان نقش و جایگاه معلم در اشاعه فرهنگ مطالعه را نباید نادیده گرفت. روش‌های تدریس، شیوه نگرش و رفتار توجه آمیز معلمان به کتاب و کتابخوانی، در ایجاد آمادگی ذهنی و انگیزه مطالعه در دانش آموزان موثر است. اگر معلمان و دبیران مدارس، خودشان اهل مطالعه باشند، دانش آموزان را نیز به شیوه‌های مختلف با کتاب و مطالعه آشنا می سازند."
کریم لیلاپرست، دبیر بازنشسته آموزش و پرورش، در خصوص راهکارهای آموزشی که خود در طول دوران تدریس در دبیرستان امیرکبیر زنجان به کار می‌برد گفت: "روش‌های تدریس جذاب‌تر، دانش آموزان را بیشتر به مطالعه علاقمند می‌کند. روش‌هایی چون بازدید دانش آموزان از کتابخانه‌های عمومی شهر، گرفتن آمار کتاب‌ها به عنوان کار عملی از مراکز فروش کتاب در سطح شهر، آزاد گذاشتن دانش آموزان در انتخاب منبع برای انجام تحقیق و کار کلاسی، در دسترس قرار دادن کتابخانه‌های مدارس با طرح کتابخانه‌های آزاد (بدون حضور مسئول و ناظر که امکان دسترسی هر فرد به کتاب‌ها و انتقال آن به بیرون از محیط کتابخانه بدون ثبت کتاب، وجود داشته باشد)، آموزشی نمودن فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی برای ترغیب مطالعه بیشتر، کرایه دادن کتاب‌ها به شیوه‌ سال‌های دور و یا فروش آنها به صورت قسطی ، بسیار مفید و کارساز خواهند بود. این روش‌ها می‌توانند مطالعه را در سه بخش دیداری، شنیداری و مکتوب تقویت کنند."
از نظر کارشناسان برای بهبود نابسامانی‌های موجود در نظام آموزشی و گسترش فرهنگ مطالعه می‌توان راهکارهای زیر را لحاظ کرد: غنی کردن کتابخانه‌های مدارس، تشویق دانش آموزان به مطالعه توسط معلمان و کارکنان مدارس، برگزاری جلسات نقد و بررسی کتاب در کلاس‌های درس، معرفی کتاب‌های مناسب در تابلو اعلانات و مراسم صبحگاه مدارس، اهدای کتاب به دانش آموزان به عنوان جایزه، دعوت از نویسندگان و اهل قلم جهت ایراد سخنرانی در مدارس، اجرای مسابقات کتابخوانی به مناسبت‌های مختلف، اعطای بن خرید کتاب به دانش آموزان، گنجاندن درس مطالعه و کتابخوانی در برنامه درسی مقاطع مختلف تحصیلی، ایجاد و توسعه رشته‌های تربیت معلمی کتابداران جهت اداره مطلوب کتابخانه‌های آموزشگاهی، معرفی و تقدیر از اعضای فعال کتابخانه‌های مدارس، تشکیل گروه‌های مطالعه دانش آموزی برحسب علاقه آنان به موضوعات مختلف، ‌پیوند دادن موضوع مطالعه و کتابخوانی با درس انشاء، قراردادن میزان توسعه و رشد کتابخانه‌های مدارس و مطالعه بین دانش آموزان به عنوان شاخص‌های ارزیابی مدیران مدارس و ارائه آموزش‌های لازم در امر مطالعه به معلمان و دبیران.

نقش کتابداران و کتابخانه‌ها

کتابداران کتابخانه‌ها، از عوامل موثر در ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی به شمار می‌روند. کتابداران با روش‌های خلاقانه خود می‌توانند فعالیت‌های کتابخوانی را رشد داده و حتی به حوزه‌های بیرون از کتابخانه بکشانند. اگر کتابداران کتابخانه‌ها از حیث علم کتابداری و اخلاق انسانی، رشد کاملی داشته باشند، بدون تردید، همچون معلمان و استادان جامعه، معماران نسل‌های آینده بشر خواهند بود.
دکتر مهدی افضلی، دکترای مدیریت اطلاعات و کتابداری، در مورد نقش کتابداران و کتابخانه‌ها، تصریح کرد: "کتابداران، بیشتر با افرادی سر و کار دارند که خود این افراد، عادت به مطالعه داشته و کتابخوان هستند، پس باید بتوانند با در اختیار قرار دادن منابع لازم، نیازهای این قشر را برآورده کنند. اما کمبود منابع موجود و گاه فقدان آنها، سبب می‌شود که افراد مراجعه کننده به کتابخانه‌ها، حضور خود را کمرنگ‌تر کنند و تمایل آنها به سمت منابع به صورت شخصی برود. از طرفی نیز، بالا رفتن تولیدات کتاب، نباید سبب گمراهی مان شود ، زیرا بخش عظیم این تولیدات، کتاب های درسی و کمک درسی هستند. مطالعه خوب و مورد بحث در سطح جهانی، مطالعه ای فارغ از روابط کاری و اخبار می باشد و ملاک اساسی، با علاقه خواندن کتاب است."
کتابخانه‌های عمومی در صورت برخورداری از کتاب‌های مناسب و کتابداران متخصص و توجه به نیازهای مراجعین، می‌توانند عامل موثری در تشویق اقشار مختلف مردم به مطالعه شوند. کتابخانه‌های عمومی اگر جایگاه واقعی خود را بیابند و امکانات لازم و گستردگی متناسب با رشد جمعیت را به دست آورند، جامعه مخاطب آنها از حیث تاریخی و اجتماعی در مکانی از بلوغ و قدرت گزینش قرار می‌گیرد که نه تنها برآورنده نیاز اطلاعاتی هر متقاضی و زمینه ساز رویکرد مردم به سوی مطالعه و کتابخوانی است، بلکه می‌تواند به عنوان پشتیبان امر تحقیقات در کشور و ضمانتی مطمئن برای سلامت جامعه باشد.
حسین محمدی، کارشناس کتابداری و کتابدار کتابخانه عمومی می گوید، در خصوص مشکلات و کاستی های کتابخانه ها، اذعان داشت: "کتابخانه‌های عمومی به دلیل کمبودهایی که دارند، در روند ترویج مطالعه، کارایی لازم را ندارند. از این مشکلات می‌توان به بی توجهی به استانداردهای موجود در تهیه منابع و کتب، ضعف ارتباط با مدارس، دانشگاه‌ها، خانواده‌ها، رسانه‌ها و اقشار مختلف مردم، کمبود منابع علم و کتاب‌های مرجع روزآمد در کتابخانه‌های عمومی، عدم به کارگیری فنون و روش‌های عملی در جلب و جذب خوانندگان بالقوه کتاب، کمبود نیروی انسانی متخصص و کارآزموده و عدم کارایی برخی از پرسنل موجود، عدم تناسب تعداد کتابخانه‌ها با شاخص‌های رشد جمعیت، نارسایی فضا و مجموعه و عدم انسجام آنها، مجهز نبودن کتابخانه‌ها به تجهیزات لازم، دستگاه‌های تکثیر، خدمات سمعی و بصری، نداشتن کتابدار مرجع برای پاسخگویی به سوالات علمی مراجعین، متناسب و هماهنگ نبودن کتب کتابخانه با شرایط و نیازهای مراجعان، نداشتن فعالیت‌های جانبی مانند مسابقات کتابخوانی، قصه گویی، نمایش فیلم، بی توجهی به دل انگیز سازی فضای کتابخانه و چیدمان تجهیزات و ناکافی بودن سالن‌های مطالعه در کتابخانه‌های عمومی، اشاره نمود."
برخی از صاحب نظران معتقدند که توجه به استانداردهای موجود در راه اندازی و ایجاد کتابخانه‌های عمومی و مجهز نمودن آنها به کتاب‌های جدید و به روز، تجدید نظر در شیوه مجموعه سازی و انتخاب کتاب برای کتابخانه‌های عمومی، برگزاری جلسات نقد و بررسی کتاب با حضور نویسندگان و اعضای کتابخانه‌ها، برگزاری برنامه‌های جنبی از قبیل مسابقات کتابخوانی، قصه گویی، شب شعر، نمایش فیلم، جهت جذب مراجعین، غنی کردن بخش مرجع کتاب‌های عمومی و استخدام کتابداران مرجع، جهت پاسخ گویی به پرشس‌های علمی مراجعین، توسعه و گسترش فضاهای مناسب مطالعه در کتابخانه‌ها، ایجاد و ارتباط و هماهنگی با مدارس جهت بازدید دانش آموزان از کتابخانه‌ها و حضور کتابداران کتابخانه‌های عمومی در مدارس و تشریح خدمات و فعالیت‌های کتابخانه، از راهکارهای ارتقاء فرهنگ مطالعه و کتابخوانی توسط کتابداران و کتابخانه‌ها می‌باشد.
مهدی جلیل خانی، کتابخوان برتر کشور در سال 1385، در خصوص نقش کتابداران، خاطرنشان ساخت: "هرگاه که کتاب در دسترس مردم قرارگرفته و بهره ‌مندی از آن به شکل آسان تری انجام یافته، خواننده خود را نیز پیدا کرده است؛ چرا که لذت کتابخوانی و کشف فضا‌های تازه، همواره برای همگان جذابیت داشته است. بنابراین همواره نقش کتابخانه‌ها و کتابداران در دسترسی آسان به منابع کتابخانه‌ای مهم و قابل توجه ارزیابی می‌شود. از طرفی، سیاست‌های دولت و حاکمیت نیز باید به نحوی باشد که دسترسی و پخش گسترده کتاب را در اولویت قرار دهد. در این روند، قیمت، شکل و شمایل و محتوای کتاب، همه و همه در سطر دوم از اهمیت قرار دارند."

نقش دولت و رسانه های گروهی

شیوه حکومت و همچنین شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه، نقش بزرگ و غیر قابل انکاری در ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی دارند. در این زمینه نقش فرهنگ، سنت های اجتماعی و متولیان فرهنگی بیش از همه مهم و حیاتی جلوه می کند.
مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان در خصوص نقش دولت در ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی ابراز داشت: "توسعه فرهنگ مطالعه و کتابخوانی، یک عزم همگانی را می‌طلبد ولی سهم دولت نیز بسیار مهم است. در سال‌های اخیر، از طریق نهادهای دولتی، اقدامات مهمی در این خصوص صورت گرفته ولی کارهایی که ما با شتاب بیشتری دنبال کرده‌ایم، برگزاری نمایشگاه‌های کتاب درسطح ملی و استانی، اهدای جوایز ادبی، اهدای کتاب، دادن بن‌های کتاب و توجه به زیرساخت‌های لازم برای امر کتابخوانی بوده است. از طرفی توقعات عمومی از وزارت ارشاد نیز بیش از حد بوده است زیرا دستگاه‌های دیگری نیز در این مهم، سهیم هستند. باید نهادهای دولتی و غیر دولتی، چون شهرداری‌ها، در اختصاص هرچه سریع تر بودجه نیم درصدی به کتابخانه‌های عمومی و تامین اعتبارات لازم جهت خرید کتاب و ایجاد فضای لازم کتابخانه‌ها، اقدام نمایند. از طرفی دولت باید بنیان‌های فرهنگی را در استان‌های محروم، تقویت کند تا به سطح مطلوب برسند. زیرا توجه لازم به این مقوله سبب رسیدن جامعه به سطح ایده آل فرهنگی می شود."
رضا دینی، درباره ممیزی‌ها و کنترل موجود بر کتاب‌ها، توضیح داد: "در تمام کشورهای جهان این کنترل‌ها، وجود دارد. به نظر می رسد، نهایت آسان گیری در ایران در بررسی کتاب‌ها صورت می‌گیرد. دغدغه‌ ما این است که روند اخذ مجوز را باز هم سریع‌تر و آسان تر نماییم و تلاشمان بر این بوده که اطمینان لازم را در اداره کل ارشاد ایجاد نماییم تا به صورت استانی مجوزها صادر شده و نیازی به مراجعه جهت اخذ مجوز و مراجعت به تهران نباشد."
دولت به عنوان متولی بسیاری از امور فرهنگی، با در اختیار داشتن رسانه های گروهی، سازمان ها و نهاد های دخیل، و با سیاست گذاری های دقیق، نقش بسزایی در ایجاد فرهنگ مطالعه می تواند، ایفا کند.
نازخند صبحی، روزنامه نگار با سابقه: کتابخوانی را از عوامل انتقال دهنده و رکن مهم ارتباط بین ملت خواند و اظهار داشت: "از صدا و سیما انتظار می‌رود که حداقل در یک سریال پربیننده، کتابخوانی، خرید کتاب یا هدیه دادن کتاب را بگنجاند. برگزاری جلسات نقد و بررسی کتاب، اعلام ساعات کار کتابخانه، اعلام اخبار مربوط به کتاب و معرفی نویسندگان می‌تواند در برنامه‌های صدا و سیما، گنجانده شود تا گامی برای گسترش فرهنگ مطالعه در جامعه باشد. مسئولین امر باید بدانند که کمبودهای حوزه مطالعه، فقط با یک نمایشگاه کتاب به مدت ده روز، برطرف نمی‌شود."
نویسنده و کارشناس علوم ارتباطات، در تشریح نقش رسانه در میزان مطالعه در جامعه، گفت: "رسانه‌های گروهی چون رادیو و تلویزیون، به جز معدود برنامه‌هایی که آن هم گاهاً پخش می‌کنند، دیگر هیچ پوششی در جهت گسترش فرهنگ کتابخوانی نمی دهند. شاید بیشترین بار در حوزه رسانه بر دوش نشریات باشد، اما آنها نیز توان تحریک مخاطبین فرهیخته را نداشته اند. این مخاطبین نیازمند مطالب غنی تر و پربارتری هستند. باید شاهد انعکاس جلسات نقد و بررسی کتاب، آمار دقیق کتابخانه‌ها و کتاب فروشی‌ها و علاوه بر ‌آن حرکت‌های مختلف دولتی و غیردولتی در زمینه کتاب و کتاب خوانی برای گسترش فرهنگ مطالعه، در نشریات باشیم."
حامد صمدی، ادامه داد: "گروه‌های مرجع چون نویسندگان، علما، صاحب نظران و تمام کسانی که می‌توانند نقش هدایت جمعی را در جامعه در زمینه مطالعه بر عهده بگیرند، باید از کانال‌های رسانه‌ای به مخاطبین، اطلاعات لازم را برسانند. علاوه بر این مردم نمی‌دانند که چگونه بخوانند و چه بخوانند. تقویت رسانه‌ها، در نهایت به بهبود وضعیت نابسامان مطالعه در کشور می‌انجامد."

نقش ناشران و کتاب فروشی‌ها

ناشران و کتاب فروشی‌ها هم به نوبه خود نقش بسیار موثری در اشاعه فرهنگ کتابخوانی ایفا می کنند. میزان توجه ناشران به تمایلات و نیازهای خوانندگان، استانداردهای چاپ و نشر و همچنین گسترش قلمرو نمایش و توزیع کتاب توسط کتاب فروشی‌ها از جمله عوامل اثرگذاری در گرایش مردم به سمت مطالعه می‌باشد. کیفیت برتر کتاب، اعم از جذابیت ظاهری، نحوه صفحه آرایی و حروف چینی، شیوه طراحی و رنگ آمیزی، تصاویر روی جلد و درون متن، حجم، قطع و کیفیت چاپ و صحافی و همچنین ویژگی‌های محتوایی و مسائل مربوط به ویراستاری کتاب از جمله مواردی است که پیوسته باید مدنظر ناشران، نویسندگان، ویراستاران و به طور کلی متولیان عرصه چاپ و نشر قرار بگیرد.
فتاح محمدی، مدیرمسئول نشر هزاره سوم، در توضیح نقش ناشران در گسترش فرهنگ مطالعه، اذعان داشت: "توجه به کتاب، در سال‌های اخیر، در سطح کشور، بسیار کم شده است. باید نیاز به مطالعه، در میان مردم ایجاد شود تا آنها به دنبال کتب مورد نیاز خود بروند. از طرفی جذب مخاطب با کمک گرفتن از عناوین فریبنده برای کتاب‌ها چون، چگونه پولدار شویم، چگونه موفق شویم و یا کلمات قصار بزرگان، را نمی‌توان به پای گسترش مطالعه در بین مردم گذاشت. زیرا این کتاب‌ها ارزش مطالعه ندارند و خواندن آنها اتلاف وقت است. به صورت کلی ناشران باید، رسالت فرهنگی خویش را در نشر و توزیع کتب سودمند در جامعه، پاس دارند و به جای فکر کردن صرف به پول، کمی هم به فرهنگ جامعه فکر کنند."
بی سوادی و کم سوادی افراد، نارسایی نظام آموزشی، بی توجهی دولت و رسانه‌های گروهی به امر مطالعه، ناکافی بودن کتابخانه‌های مجهز و کتابداران متخصص، گرانی کتاب و مشکلات اقتصادی، تعدد مشاغل و محدودیت ساعات فراغت افراد، بی‌توجهی ناشران و مولفان به نیازهای مختلف مخاطبان در تهیه و تولید کتاب به طور کلی، شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور ایران، باعث بی علاقگی افراد به کتاب و عدم ترویج و گسترش آن شده است.
شهین رومی، مدیر مسئول انتشارات نیکان کتاب زنجان، ضمن مهم دانستن دو عامل، موضوع کتاب و میزان آگاهی مخاطب، در نشر کتاب، ابراز داشت: "کتاب فروش هم مانند کتابدار باید از موضوع کتاب و سطح آگاهی مخاطب، اطلاع کافی داشته باشد تا کالای فرهنگی مناسبی را برای کتاب خوان‌ها، آماده کند. گزینش ترجمه مناسب برای انتشار و دقت در انتخاب سن مخاطب‌های کتاب نیز بر عهده ناشران می‌باشد. اخذ مجوز برای نشر کتاب‌ها، گاه بسیار طولانی می‌شود و این امر، ناشر را از ادامه فعالیت بازمی‌دارد. از طرفی هم بالا رفتن هزینه‌های چاپ، به معضلی در این حوزه بدل شده است. البته نباید خرید کتاب از طرف نهادهای دولتی از ناشران را در بهبود شرایط و جبران هزینه مالی آنها، نادیده گیریم."
علاوه بر این، باید به این امر نیز توجه داشت که متأسفانه در ایران، ارتباط ارگانیکی بین نویسنده، تصویرگر و ناشر، برقرار نیست. اغلب، نویسنده متن را در اختیار ناشر می‌گذارد و ناشر به دلایلی از جمله صرفه جویی در هزینه، کاستن از زمان تهیه نقاشی‌ها و همچنین ناآشنایی با تمایلات مخاطب و دلایل دیگر، کتابی عرضه می‌نماید که مورد پسند قرار نمی‌گیرد یا جنبه‌های علمی و تربیتی و تأثیر آن بر خواننده، لحاظ نمی‌شود. این امر در نهایت منجر به کتاب گریزی و مخاطب گریزی در جامعه می‌شود.
منبع: http://www.ido.ir

غم دل

 

 آدم ها برای هم مثل کتاب هستند . به صفحات آخر که میرسند میرن سراغ یکی دیگه مواظب باش پیش هرکسی ورق نخوری ...  

اشک ها اسکی سوارانی ماهرند که از زیر چشم ها شروع به حرکت می کنند و از گونه ها با مهارت می پرند و در کنار لب ها از خط پایان می گذرند... 

 

خداوندا چرا دل آفریدی ؟ چرا این دل را عاشق آفریدی ؟ اگر عاشق شدن جرم و گناه است چرا سیمای زیبا آفریدی ؟ 

وقتی دهکده ای آتش می گیرد همه دودش را می بینند اما وقتی قلبی آتش می گیرد کسی شعله اش را نمی بیند... 

  

وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها میکند پرهایش سفید میماند، ولی قلبش سیاه می شود...

روی دیوار مقابل پنجره‌ات قلبی کشیدم زیبا، تا ارزش عشق همیشه در خاطرت باشد، امروز تو رادیدم که روی قلبم می‌نوشتی: زباله‌هایتان را در این محل نگذارید...   

این روزها انگار باد به گوش آدمها مى رساند ، که چقدر تنهایم ؛ عجیب است همه مى خواهند دوستان خلوتشان را ، با من قسمت کنند ! حتما چشمهایم هر صبح ، به راحتى باران دیشب را ، لو مى دهد...  

چه ساده با گریستن خویش زنده می شویم و چه ساده در میان گریستن می میریم و در فاصله ی این دو به سادگی چه معمایی می سازیم به نام زندگی 

خوشا آنان که در بازار گیتی خریدار وفا بودند و هستند، خوشا آنان که در راه رفاقت رفیق با وفا بودند و هستند ... 

لاک پشت ها هم عاشق میشن ولی تحمل درد عشق براشون راحته چون حداقل عشقشون آروم آروم ترکشون میکنه ... 

کهنه فروش داد میزنه چراغ شکسته میخریم….. کفشای پاره میخریم …. اسباب کهنه میخریم ….. بی اختیار دادزدم : کهنه فروش قلب شکسته میخری... 

 

نمی دونم گنجشک ها که شبیه هم هستند چه جوری همدیگه رو می شناسن... و نمی دونم چند نفر شبیه من هستند که تو دیگه منو نمی شناسی ... 

نخ داخل شمع از شمع پرسید : چرا وقتی من میسوزم تو آب میشی..؟شمع جواب داد مگه میشه کسی که تو قلبمه بسوزه و من اشک نریزم... 

 عمری با غم عشقت نشستم ........ به تو پیوستم واز خود گسستم ...... ولیکن سرنوشتم این سه حرف بود ....... تو را دیدم. پرستیدم . شکستم ...

 عشق یعنی حسرتی دریک نگاه عشق یعنی غربتی بی انتها عشق یعنی فرصت اما کوتاه عشق یعنی مرگ اما بی صدا...