فرصتهای ناشی از جامعه اطلاعاتی
نقش اینترنت در پژوهش، خلاقیت و علم: از آنجا که زمینه هر گونه نوآوری و خلاقیت در پژوهش علمی تبلور مییابد، بنابراین، پیشرفت فناوریهای جدید و خلاقیتها از دستاوردهای جامعه اطلاعاتی محسوب میشود.
از جمله مهمترین اقداماتی که میتوان از طریق اینترنت سازمان داد، عضویت استادان و متخصصان رشتههای مختلف در گروههای تخصصی است.با عضو شدن «کاربران» اینترنت در این گروهها، آنها میتوانند در جریان آخرین اطلاعات موجود در رشتههای تخصصی خود قرار گیرند زیرا همه اعضا در جریان پیامهای علمی قرار دارند که توسط یک نفر صادر میشود. در شرایطی که خطوط ارتباطی از کیفیت لازم برخوردار باشد و در ایستگاههای محل کار هر دو یا چند طرف با امکانات لازم (دوربین ویدئویی... ) به سیستم اتصال داشته باشد، آنان میتوانند تصویر یکدیگر و فعالیتهای هر کدام را نیز مشاهده کنند. هم اکنون انجام عملهای مهم جراحی به شکل هدایت از راه دور و با شرکت چند متخصص که هر کدام در گوشهای از دنیا به کار مشغول هستند و میتوانند در یک آن ناظر عمل جراحی یا راهنماییکننده آن باشند، در تعدادی از مراکز مجهز درمانی متداول شده است. یکی دیگر از شکلهای تا حدودی رایج فعالیتهای پژوهشی که در سطح کشورهای اروپای غربی و امریکا مورد استفاده قرار میگیرد، کنفرانس از راه دور است که در آن تعدادی از متخصصان (که هر کدام در یک گوشه از کره زمین زندگی میکنند) با یکدیگر درباره موضوع مورد علاقه خود به تبادل نظر میپردازند.
فرصتهای ناشی از جامعه اطلاعاتیاین نوع کنفرانسهای الکترونیک در آینده رواج زیاد خواهد یافت و احتمال میرود که در مقیاس وسیعی از اهمیت کنفرانسهای حضوری (که بسیار پرهزینهتر است) کاسته شود.
در طول چند دهة اخیر، مجلههای علمی، در میان پژوهشگران، جایگاه ویژهای در برقراری ارتباطات علمی ایفا کردهاند و تعداد این مجلهها در سطح جهان همواره رو به افزایش بوده است. اما با توجه به گسترش شبکه اینترنت، به ویژه در طول 5 سال گذشته، به نظر میرسد که در سالهای آینده نتوان افزایش تعداد این مجلات را مانند سالهای گذشته انتظار داشت. همه روزه بر تعداد پژوهشگرانی که برای انتشار نتایج پژوهشهای خود از این شبکه استفاده می کنند، افزوده میشود. آنان میتوانند اطلاعات تولیدی خود را در اختیار تمامی افرادی که امکان دسترسی به این شبکه را دارند قرار دهند و از آنان نیز بخواهند، علاوه بر نظرخواهی، برایشان مدارک علمی مشابهی از همین رهگذر ارسال دارند یا با خود آنان همکاری مستمر داشته باشند[9].بخش سوم: پتانسیلها و فرصتهای ناشی از جامعه اطلاعاتی
1. تمرکززدایی رسانههای دیجیتالی
«اینترنت [در حال حاضر] به عنوان یک رسانه پست مدرن تداعیگر مرگ فاصلهها در
جغرافیای ذهنی برخاسته از راهآهن است. با احداث راهآهن، انسان بر فاصله و مسافت
غلبه کرد. تکوین زیرساخت اینترنت نیز بیانگر همان اتفاق است. انسان امروز بر مکان
و زمان غلبه یافته است. به عبارت بهتر، صداهایی که شنیده نمیشدند حالا شنیده میشوند.
میتوان گفت که آن تمرکزگرایی شدید در رسانههای حاکم سنتی با تمرکززدایی شدیدتری
در رسانههای دیجیتالی و پست مدرن به چالش کشیده شده است. وقتی بیل گیتس ـ مردی که
در سال 1998 حدود 10 میلیارد دلار در جهان فروش داشت ـ یک روز قبل از اجلاس سیاتل
در نیویورک تایمز در مقالهاش نوشت «اگر سازمان تجارت جهانی وجود نداشت، ملل جهان
باید آن را اختراع میکردند». گمان نمیکرد که آن ماجراها فردا در سیاتل رخ دهد و
اجلاس سازمان تجارت جهانی به شکست بینجامد. او حساب رسانههای کوچک اینترنتی را
نکرده بود. در واقع، همین صفآرایی رسانههای پست مدرن اینترنتی در برابر رسانههای
حاکم است که باعث تشتت آرا در سطح نخبگان وابسته به قدرت شده است. واقعاً تشتت از
این آشکارتر که امروز شاهد چنین نظریههایی هستیم. از پایان تاریخ فوکویاما گرفته
تا آغاز جنگ تمدنهای هانتینگتون! (شکرخواه؛ 1380، صص 117-116)
همان روز، شرکتکنندگان در اجلاس سیاتل شاهد تلاشهای مخالفان در سایتهایی بودند
که نه تنها لحظه به لحظه خبرهای درگیریهای خیابانی را میدادند بلکه یکدیگر را در
برخورد با پلیس سیاتل نیز راهنمایی میکردند. «... سایتهای کوچک حکم جوامع کوچک
همفکر را دارند. سایتهای کوچک اینترنتی حکم آتلیههای قدیم روزنامهنگاری را
دارند. آتلیههایی که با یک دستگاه تکثیر کپی در تاریخ روزنامهنگاری جایگاه
احترام برانگیزی دارند. آتلیهها احتیاج به ماشین چاپ نداشتند و لذا چند همفکر دور
هم جمع میشدند و افکار انقلابی را تکثیر میکردند. آن موقع هنوز سرمایهداری جای
پایش را با ماشین گرانقیمت چاپ در جهان روزنامهنگاری تثبیت نکرده بود. سایتهای
کوچک اینترنتی امروز هم حکم همان آتلیههای ارزان دیروز را دارند، با این تفاوت که
حوزه پخش آنها بسیار وسیع است و شاید با توجه به قدرت شگرف آنها میتوان گفت که
انقلابی بزرگ به وسیله «رسانههای کوچک» اتفاق افتاده است».( همان، صص 118-117)
2. نقش اینترنت در پژوهش، خلاقیت و علم
از جمله مهمترین اقداماتی که میتوان از طریق اینترنت سازمان داد، عضویت استادان
و متخصصان رشتههای مختلف در گروههای تخصصی است. با عضو شدن «کاربران» اینترنت در
این گروهها، آنها میتوانند در جریان آخرین اطلاعات موجود در رشتههای تخصصی خود
قرار گیرند زیرا همه اعضا در جریان پیامهای علمی که توسط یک نفر صادر میشود قرار
دارند. در شرایطی که خطوط ارتباطی از کیفیت لازم برخوردار باشد و در ایستگاههای
محل کار هر دو یا چند طرف با امکانات لازم (دوربین ویدئویی ...) به سیستم اتصال
داشته باشد، آنان میتوانند تصویر یکدیگر و فعالیتهای هر کدام را نیز مشاهده
کنند. هم اکنون انجام عملهای مهم جراحی به شکل هدایت از راه دور و با شرکت چند
متخصص که هر کدام در گوشهای از دنیا به کار مشغول هستند و میتوانند در یک آن
ناظر عمل جراحی یا راهنماییکننده آن باشند، در تعدادی از مراکز مجهز درمانی
متداول شده است. یکی دیگر از شکلهای تا حدودی رایج فعالیتهای پژوهشی که در سطح
کشورهای اروپای غربی و امریکا مورد استفاده قرار میگیرد، کنفرانس از راه دور است
که در آن تعدادی از متخصصان (که هر کدام در یک گوشه از کره زمین زندگی میکنند) با
یکدیگر درباره موضوع مورد علاقه خود به تبادل نظر میپردازند. این نوع کنفرانسهای
الکترونیک در آینده رواج زیاد خواهد یافت و احتمال میرود که در مقیاس وسیعی از
اهمیت کنفرانسهای حضوری (که بسیار پرهزینهتر است) کاسته شود. (محسنی، 1375، ص
139ـ138)
در طول چند دهة اخیر، مجلههای علمی، در میان پژوهشگران، جایگاه ویژهای در
برقراری ارتباطات علمی ایفا کردهاند و تعداد این مجلهها در سطح جهان همواره رو
به افزایش بوده است. اما با توجه به گسترش شبکه اینترنت، به ویژه در طول 5 سال
گذشته، به نظر میرسد که در سالهای آینده نتوان افزایش تعداد این مجلات را مانند
سالهای گذشته انتظار داشت. همه روزه بر تعداد پژوهشگرانی که برای انتشار نتایج
پژوهشهای خود از این شبکه استفاده می کنند، افزوده میشود. آنان میتوانند
اطلاعات تولیدی خود را در اختیار تمامی افرادی که امکان دسترسی به این شبکه را
دارند قرار دهند و از آنان نیز بخواهند، علاوه بر نظرخواهی، برایشان مدارک علمی
مشابهی از همین رهگذر ارسال دارند یا با خود آنان همکاری مستمر داشته باشند.
(همان، ص 138)
از آنجا که زمینه هر گونه نوآوری و خلاقیت در پژوهش علمی تبلور مییابد، بنابراین
پیشرفت فناوریهای جدید و خلاقیتها از دستاوردهای جامعه اطلاعاتی محسوب میشود.
3. تعامل و همزیستی جهانی: شکلگیری هویت سیال و بینسیارهای
واقعیت این است که پیشرفت ارتباطات و تکوین جامعه اطلاعاتی فاصلهها را کم کرده و
به ایجاد نوعی تشابه، به ویژه در جوانان، انجامیده است. اعضای کمیسیون توسعه
سازمان ملل متحد گزارش دادهاند که در گردهماییهای خود در شهرهای قارههای
گوناگون، شاهد بودهاند که جوانان خیلی شبیه به هم شدهاند و این شباهت، با رنگ
باختن مرز جوامع و رفتن به سوی نوعی جامعه اطلاعاتی و شبکهای، بیشتر شده است.
اما باید توجه داشت که به یمن گسترش وسایل ارتباطی و رسانهها، جوامع مختلف اگر
آگاهانه و با برنامهریزی عمل کنند، میتوانند برای تحولات مثبت از آن استفاده
کنند و به نوعی همزیستی سالم جهانی نیز دست یابند.
مبارزه با مواد مخدر در سطح جهانی، حفظ محیط زیست، همبستگی انسانها، احترام به حق
حیات، محترم بودن حریم زندگی خصوصی افراد، احیای حقوق مادران و کودکان، تأکید بر
عدالت جهانی، گرامی داشتن کرامت انسانها و توجه به حقوق اقلیتهای دینی و
اجتماعی، توسعه پایدار و اجازه مطرح شدن سایر فرهنگها و ارزشها مباحثی هستند که
میتوانند با بهرهگیری از همین فضای موجود جامعه اطلاعاتی، وجه دیگری را در تعامل
فرهنگها نشان دهند.
4. کثرتگرایی سیاسی، چند سویگی
از جمله دستاوردهای جامعه پساصنعتی و جامعه اطلاعاتی، کثرتگرایی سیاسی در سطح
جهان است. در گذشته، در قلمرو عمومی، بازیگری از آن واحدهایی بود که از استقلال و
حاکمیت برخوردار بودند. جهانگستری تکثر بازیگران را باب کرده است. دیگر، حاکمیت
به معنای ویژگی درجه اول مناسبات بینالمللی نیست. مرزها معنای سنتی خود را از دست
دادهاند. حاکمیت بینالمللی به معنای اراده جمعی قدرتهای بزرگ بود که با مفاهیمی
چون «بازی بزرگ» و «سیاست قدرت» بیان میشد.
دادستان دادگاه بینالمللی کیفری برای یوگسلاوی، روز پنجشنبه 27 مه 1999، گروه
حاکم بر کشور را با استناد به بند 18 کیفر خواست دادگاه به نقض «قوانین یا عرف»
جنگ محکوم کرد. این تصمیم تاریخی وی، از جهاتی، غیرمعمول بسیار مهم است.
لوئیس آربور(Louise Arbour) ،
قاضی کانادایی و دادستان کل جنایات جنگ، نه تنها اسلوبودان میلو سوئیچ (SlovBodan Milo Sowich)، رئیسجمهور وقت یوگسلاوی، بلکه چهار عضو
دیگر هیأت حاکم بلگراد را به ارتکاب جنایت علیه بشریت، به ویژه 340 قربانی کوزوویی
آلبانیایی تبار در منازعات قومی و 000,740 هزار آواره، و تعقیب و آزار گسترده و
برنامهریزیشده متهم کرد. دولت از حرمتی که برخوردار بود دیگر بهرهمند نیست.
معیارهای سلوک مناسب را دیگر دولتها وضع نمیکنند. حاکمیت جهانی به کوشش هماهنگ بازیگران
دولتی و غیردولتی نیازمند است. گفتگوی ملی و بینالمللی میان دولتها و سازمانها
نخستین گام به سوی چالشهای عمومی است. این نتیجهای بود که کنفرانس دوروزه اتاوا
(اول و دوم اکتبر 1998) با عنوان «پژوهش در سیاستگذاری، برقراری پیوندها»، که بیش
از 500 تن از علمای دانشگاهی و حقوقدانان در آن شرکت کردند، به آن رسید. یادآوری
این نکته نیز جالب توجه است که پیمان مربوط به منع مینهای زمینی، که در دسامبر
1997 در اتاوا امضا شد، براثر کوشش مشترک سازمانهای غیردولتی (NGOS) و
دولتهای با قدرت متوسط به دست آمد. لویداکس ورثی، وزیر امور خارجه کانادا، در
نسبت دادن این موفقیت و شتاب این فرایند به «ائتلاف بیمانند دولتها، جامعه مدنی
و گروههای بینالمللی» کاملاً صریح بود.
5. کثرتگرایی فرهنگی
اصطلاح پدیده چندفرهنگی(Multiculturalism) ما
را به شناسایی و حتی گرامی داشتن «دیگران»، درست به همان گونهای که هستند، بدون
سقوط به نژادپرستی، به شکل درست سیاسی آن دعوت میکند.
در عصر تجددخواهی (مدرنیته)، کلید واژه تساهل و تسامح(Tolerance) بود. این کلید واژه به معنای پذیرش تفاوت
میان «ما» و «آنها» بود. اما بازیگران را به «عمل» و «بردباری» در برابر تفاوتهای
آنها فرای میخواند. (رجایی، 1380، ص 132) عصر جدید، با جهان گستری، فرض را بر
اعتبار همه دعاوی درباره حقیقت میگذارد، بدون آن که در چاله نسبیگرایی محض
بیفتد. نسبیگرایی بیش از حد شالوده هر گونه گزاره اخلاقی و، همراه آن، شالودههای
اخلاقی زندگی عمومی را سست میکند. جهانگستری و جامعه اطلاعاتی راه را برای کسانی
که اقلیت نامیده میشوند و میخواستند صدایشان شنیده شود هموار ساخته است.
بنابراین، پدیده چند فرهنگی که مفهومی تناقضنما است هم بیانگر تنوع است و هم
وحدت. تنوع لازمه جهان گستری است زیرا تجلی دلبستگیهای محلی و هویتها خاص را
مجاز میپندارد و، در عین حال، مستلزم وحدت است زیرا ترویجگر مفهوم دهکده جهانی
است.
پدیده چندفرهنگی را بسیاری عارضهای میدانند که خاص مرز ملی معینی است. در واقع،
این پدیده به سرعت در حال گسترش به قلمرو بینالمللی است. همانند نظام اقتصادی
جدید، اهتمام برای نظام فرهنگی جدید تاریخ خاص خود را دارد. عصر چندفرهنگی با
پیدایش اقتصاد اطلاعاتی عصر پساصنعتی، ـ که نخبگان اطلاعاتی، طبقه میانگین و به
حاشیه راندهشدگان یا فروطبقه را جانشین طبقات پیشین اشراف، متوسط و کارگر ساخت،
از راه رسیده است. پسا تجددخواهی، آرمانهای تجددخواهانه را در زمینه خردورزی،
مذکراندیشی، نبوغهنری، فردگرایی به سود ضدیت با سرمایهداری، خوار داشت اخلاق
سنتی و پیروی از برابرخواهی تندروانه طرد کرده است.
بخش چهارم: چشماندازها، راهکارها ... سیاستگذاری و اجرا
1. ساماندهی تولید و ایجاد توازن در توسعه اقتصادی نقاط مرکزی و پیرامونی
یکی از مشکلات عمده در برنامهریزیهای توسعه همهجانبه، از جمله توسعه اقتصادی،
در کشور عدم امکان ایجاد توازن بین نقاط مرکزی، مانند پایتخت کشور، با مراکز استانها
است زیرا ایجاد تمرکز تولید، امکانات آموزشی، پتانسیل سرمایهگذاری در بخشهای
مرکزی و شهرهای بزرگ بیشتر است. به رغم تلاشهای گسترده طراحان و مجریان برنامههای
توسعه اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و با فرض موفقیت نسبی، این برنامهها،
توسعهای ناموزون در نقاط مرکزی و پیرامونی و استانهای حاشیهای و محروم به
وجودمیآورند که هم اهداف ملی توسعه کشور را با مشکل مواجه میکند و هم سبب مهاجرت
سیل عظیمی از ساکنان شهرهای دورافتاده و حاشیهای و نیز شهرها و استانهای محروم
به سمت مرکز یا مراکز استانها میشود و مشکلات عدیدهای از قبیل کمبود مسکن،
تراکم بیش از حد جمعیت، آلودگی محیطزیست، مسأله ترافیک و مشکلات عدیدهای میشود
که دستاوردهای موفقیت برنامهریزی کلان را به چالش میطلبد.
از اینرو، امروز با تقویت و توجه خاص به فناوری اطلاعات و برداشتن گامهای بزرگ
در این راه میتوان از این پتانسیل مثبت در جهت ایجاد تعادل در توسعه همه جانبه و
فراگیر و، در عین حال، غیر تبعیضآمیز و یکپارچه در همه کشور استفاده کرد. ظهور
فناوری اطلاعات که، در برخی متون، برنامهریزی از آن تحت عنوان «زیرساخت جدید» یا
«اَبر شاهراه الکترونیکی» یاد شده توجه شدید دانشگاهیان را به تأثیر این فناوری بر
سازمان صنعتی و دگرگونی مکانی تولید جلب کرده است. به طور مشخص، اعتقاد بر این است
که این «ابر شاهراه» که عموماً به صورت بهرهبرداری جمعی از دستگاههای الکترونیکی
ارتباطات راه دور، نرمافزار ایستگاههای کار رایانهای و نامتمرکز و رسانههای یکپارچه
تعریف میشود، بر ساماندهی دنیا و نیز بر نظام تولید منطقهای و ملی اثر عمیقی بر
جا میگذارد. (فریسک، 1988، صص 26-15 به نقل از طیب، 1379، ص 45) استدلال کلی این
است که، با پیشرفت کارکرد فناوری اطلاعات، صحنه تمرکززدایی و تمرکزگرایی همزمان تولید
کاملاً مهیا میشود. برای نمونه، به علت توانایی فناوری اطلاعات در مرتبط ساختن
نقاط دور دست، این زیرساخت جدید مؤید گرایش تمرکززدایی است. یک نمونه از این امر
کیفیت بالای آن دسته از برنامههای آموزشی مشاغل است که از طریق شبکههای ارتباطی
دور برد در اختیار کارگران مستقر در نقاط دور دست قرار میگیرد. در مقابل، گفته میشود
که توانایی فناوری اطلاعات برای سرعت بخشیدن به فرایندهای تولید موجب تسهیل روند
تمرکزگرایی میشود.
تمرکزگرایی به منظور بهرهوری یک شرکت با استفاده از فناوری اطلاعات به ویژه در
مراحل نضجگیری اندیشه و طراحی صورت میگیرد. نزدیکی کارگران به یک قطب متمرکز
اطلاعات و نیز عرضهکنندگان منابع تولید به مشتران و یکدیگر، حائز اهمیت اساسی
است. (طیب، 1379، ص 47) از سوی دیگر، تمرکززدایی تولید از پیامدهای سودمند زیرساخت
اطلاعات جدید محسوب میشود زیرا تمرکززدایی میتواند به مناطق پیرامونی فرصت توسعه
اقتصادی دهد. همچنین گفته میشود که فناوری به انتشار اندیشههای نو یا نوآوریها
در نواحی دوردست کمک میکند و موجب تشدید و آثار نفوذ به پایین و گسترش توسعه به
دیگر مناطق میگردد.
2. ایجاد زمینه و زیرساختهای توسعه فناوری اطلاعات
با توجه اهمیت خاص فناوری اطلاعات به مثابه یک ضرورت اجتنابناپذیر، لازم به نظر
میرسد که تمهیدات و برنامهریزیهای گستردهای در جهت تأمین نیازهای نرمافزاری و
سختافزاری فناوری اطلاعات در سطح وسیع و همهگیر صورت پذیرد؛ همچنین گسترش آموزش
فناوری ارتباطات و اطلاعات به عنوان متون درسی همراه با کاربرد علمی در سطح
دبیرستان و دانشگاهها و مؤسسات دولتی در دستور کار قرار گیرد. به طور کلی، ایجاد
تسهیلات مالی جهت در دسترس قرار گرفتن رایانه و سایر ابزار ضروری برای عامه مردم،
تسهیل امر آموزش از طریق دادن مجوزهای لازم به بخش خصوصی در خرید، آموزش و به
کارگیری سختافزارهای لازم، برنامهریزی به منظور اختصاص بودجههای ایجاد اشتغال،
به خصوص در مورد فارغالتحصیلان دانشگاهی بیکار، در حوزه خدمات رایانهای و فناوری
اطلاعات از جمله تمهیدات و اقداماتی هستند که میتوانند زمینه و بستر لازم را جهت
تعمیم، و به کارگیری فناوری اطلاعات در زیرساختهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی
کشور فراهم سازند.
3. تهیه و تدوین طرح جامعه گسترش آموزش فناوری ارتباطات و اطلاعات
این طرح میتواند با مسئولیت وزارت جدید ارتباطات، فناوری و اطلاعات (مخابرات و
پست و تلگراف سابق) با هدف گسترش همه جانبه، درازمدت و زیربنایی آموزش فناوریهای
جدید اطلاعات و ارتباطات برای جامعه اطلاعاتی طراحی و تنظیم گردد. مؤسسات آموزشی و
نهادهایی که میتوانند در به ثمر رسانیدن و همسونگری این آموزش مؤثر باشند به شرح
زیرند:
الف) وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (از طریق تصدی دانشگاهها و مؤسسات آموزش
عالی).
ب) وزارت آموزش و پرورش (از طریق آموزش جدی و کاربردی فناوری اطلاعات و ارتباطات
در مدارش و دبیرستانها).
ج) وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی (از طریق دانشگاههای علوم پزشکی و خانههای
بهداشت).
د) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (از طریق ویدئو کلوپها و ارائه فیلمهایی که در
مراکز آموزشی مرتبط تهیه میشوند).
هـ ) شهرداریها (از طریق خانههای فرهنگ در سطح شهر).
و) صدا و سیمای جمهوری اسلامی (از طریق تدارک و تولید برنامههای متنوع آموزشی همراه
با جاذبه در رادیو و تلویزیون و، به خصوص، شبکههی تحصیلی و آموزشی).
جمع بندی و نتیجهگیری
چنانکه ملاحظه شد، «جامعه اطلاعاتی» همراه با چالشهایی از قبیل نظارت و کنترل بر
جمعیتهای وسیع، افزایش بیکاری، کماهمیت شدن مرزها و، سرانجام، تزلزل در شالوده
نهادها از جمله نهاد مهم و تعیینکنندهای مانند دولت است.
از سوی دیگر، اگر آگاهانه و با برنامهریزی صحیح با جامعه اطلاعات برخورد شود،
فرصتها و امکانات خوبی برای پیشرفتههای همه جانبه و، در یک کلام، رفاه مادی و
معنوی برای ملتها در پی خواهد آورد. فرصتها و شانسهایی چون تمرکززدایی رسانههای
دیجیتالی (اینترنت)، استفاده در جهت همزیستی مسالمتآمیز جهانی، انتقال اشتغال از
تولید به بخش خدمات به خصوص خدمات ارتباطی و اطلاعاتی، کثرتگرایی سیاسی و
چندسویگی، کثرتگرایی اقتصادی، مشارکت در تولید و کثرتگرایی فرهنگی، پدیده چندفرهنگی
و ... به طور خلاصه، جامعه اطلاعاتی ما را در معرض چالشها و فرصتهایی قرار خواهد
داد. از این فرصتها باید استفاده کرد و چالشهای مربوط را با کمترین هزینه به
نفع مردم پشت سر گذاشت تا از ویژگیهای جامعه اطلاعاتی به نفع سعادت و رفاه عامه
مردم بهرهمند جست.
نتیجه گیری
جامعه اطلاعاتی از یک سو چالشهایی از قبیل نابرابری اجتماعی، هویتهای جدید، تمایزپذیری و شالودهشکنی نهادهایی نظیر دولت، افزایش بیکاری، کم اهمیت شدن مرزها و از سوی دیگر - اگر آگاهانه و با برنامهریزی صحیح با جامعه اطلاعاتی برخورد شود - فرصتها و امکانات خوبی برای پیشرفتهای همه جانبه و در یک کلام، رفاه مادی و معنوی برای ملتها در پی خواهد آورد. فرصتهایی چون نقش اینترنت در پژوهش، خلاقیت و علم، عامل و همزیستی جهانی: شکلگیری هویت سیال و بینسیارهای، تمرکززدایی رسانههای دیجیتالی، انتقال اشتغال از تولید به بخش خدمات به خصوص خدمات ارتباطی و اطلاعاتی، مشارکت در تولید و کثرتگرایی فرهنگی، پدیده چندفرهنگی و....
به طور خلاصه، جامعه اطلاعاتی ما را در معرض چالشها و فرصتهایی قرار می دهد که باید از فرصتهای آن استفاده کرده و با هزینه کم چالشهای آن را پشت سر گذاشت تا از ویژگیهای جامعه اطلاعاتی به نفع سعادت و رفاه عامه مردم بهرهمند شد.
در ایران نیز با استفاده از فرصتهایی که جامعه اطلاعاتی دراختیار ما می¬گذارد می¬توان با چالشهای حاصل از آن مقابله کرده تا جامعه ایرانی نیز بتواند از مزایای جامعه اطلاعاتی به نحو احسن بهره مند شود.
منابع و مآخذ
-1 بهرامپور، شعبانعلی، «انسجام اجتماعی در جامعه اطلاعاتی: نیم نگاهی به وضعیت ایران»، سمینار ایران ¬و جامعه اطلاعاتی، 1383.
-2 کاستلز، مانوئل، «عصر اطلاعات؛ پایان هزاره»، ترجمه احد علیقلیان و افشین خاکباز ، انتشارات طرح نو، ص 282، 1380.
-3 معتمد نژاد، کاظم، «ایران و اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی»، 1383.
-4 نشریه علوم اطلاع رسانی، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، شماره 1 و2، 1382.
-5 حری، عباس، «اطلاعات، جامعه اطلاعاتی و ساختارهای معرفتی»، گفتگو با دکتر عباس حری درباره ویژگیها و مقتضیات جامعه اطلاعاتی، 1383.
-6 وبستر، فرانک، «نظریههای جامعه اطلاعاتی»، ترجمه اسماعیل قدیمی، انتشارات قصیدهسرا، ص 20، 1380.
-7 رابرتسون، رونالد، «جهانیشدن»، ترجمه کمال پولادی، نشر ثالث و مرکز بینالمللی گفتگویتمدنها، ص 12، 1380.
-8 کاستلز، مانوئل، «عصر اطلاعات، قدرت هویت»، ترجمه حسن چاووشیان، انتشارات طرحنو، ص 92، 1380،
-9 سعیدی، رحمان، «جامعه اطلاعاتی، چالشها و فرصتها»، سمینار ایران و جامعه اطلاعاتی، 1383.
-10 پاستر، مارک، «عصر دوم رسانهها»، ترجمه غلامحسین صالحیار، مؤسسه ایران، ص 69 ـ 68، 1377.
بازدید : 5715
* رحمان سعیدی، عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی