پیش به سوی کتاب و کتاب خوانی

وبلاگی برای کتابداران ایران و دانشجویان کتابداری در همه مقاطع تحصیلی

پیش به سوی کتاب و کتاب خوانی

وبلاگی برای کتابداران ایران و دانشجویان کتابداری در همه مقاطع تحصیلی

بازار کار کتابداران و گلایه های آنها

در سالهای اخیر با توجه به افزایش جذب دانشجو در تمام رشته ها و مقاطع تحصیلی بویژه تحصیلات تکمیلی تعداد دانش آموختگان در این مقاطع افزایش چشمگیری داشته است که در کنار آن نیاز است که به بازار کار آن توجه شود. رشته کتابداری و اطلاع رسانی (علم اطلاعات و دانش شناسی) نیز در میان صدها رشته تحصیلی نیز از این امر مستثنی نبوده است. حال آنکه از زمان آغاز دوره های آکادمیک برای این رشته در ایران, کتابخانه و مرکز اطلاع رسانی به عنوان محلهای اصلی اشتغال برای دانش آموختگان این رشته به عنوان متخصصان اطلاعات و کتابداران محسوب می شده است که می توانند به صورت حرفه ای در آن مشغول به کار شوند؛ لیکن در سالهای گذشته شاهد بوده ایم که این امر حتی در بسیاری از کتابخانه های بزرگ کشور برای دانش آموختگان این رشته فراهم نشده است و در میان حرفه مندان این حوزه گلایه های زیادی را شاهد هستیم.




پرسشها :

1. با چه انگیزه ای دوره تحصیلی خود را در رشته کتابداری (علم اطلاعات و دانش شناسی) گذراندید؟

2. آیا در حال حاضر مشغول به کار در حوزه رشته تحصیلی خود هستید؟

3. در صورتی که پاسخ سوال 2 مثبت است بفرمائید چه مدت پس از فارغ التحصیلی مشغول به کار شدید؟

4. رشته کتابداری (علم اطلاعات و دانش شناسی) چقدر شما را از نظر مهارتی و علمی برای ورود به بازار کار توانمند ساخته است؟

5. در صورتی که پاسخ سوال 2 منفی است بفرمائید به نظر شما علت چیست؟

6. دیدگاه شما پس از ورود به بازار کار رشته کتابداری (علم اطلاعات و دانش شناسی) چه تغییری کرده است؟ آیا تحصیل در این رشته را به فردی پیشنهاد می کنید؟

7. به طور کلی به نظر شما مشکل بازارکار رشته کتابداری (علم اطلاعات و دانش شناسی) چیست؟

1-7. مدیران غیر حرفه ای

2-7. نا آشنایی مدیران با رشته کتابداری (علم اطلاعات و دانش شناسی)

3-7. مطابقت نداشتن مهارت های مورد نیاز بازارکار با مهارت های کتابداران فارغ التحصیل

4-7. موارد دیگر ( لطفا به این بخش صریح و بدون حاشیه پاسخ بدهید)

8. چه توصیه‌ای به کسانی که می‌خواهند وارد بازار کار رشته کتابداری (علم اطلاعات و دانش شناسی) شوند، دارید؟

     لیزنا با طرح موضوع بازار کار کتابداری و کنکاش درباره آن درصدد است زوایای نهان و آشکار این موضوع را در جامعه علم اطلاعات و دانش شناسی با همکاری استادان، شاغلان، دانش آموختگان و دانشجویان آن بررسی نماید.


الهه حسینی: تحصیل در این رشته را به هیچ فرد دیگری توصیه نمی کنم

الهه حسینی، کارشناس ارشد کتابداری و اطلاع رسانی از دانشگاه الزهرا (س) است. وی درباره انگیزه اش برای تحصیل در رشته کتابداری (علم اطلاعات و دانش شناسی) می گوید: در سال 1383 ضمن پذیرفته شدن در رشته "مترجمی زبان فرانسه" و "کتابداری" و مشورت با متخصصان این دو حوزه ترجیح دادم رشته کتابداری را انتخاب کنم و یکی از دلایل توجیهی که اساتید داشتند بازار کار مناسب این رشته بود. در طول دوران تحصیل هم با انگیزه اینکه نسبت به باقی دوستانم بتوانم در آینده موقعیت مرتبط بهتری در این رشته داشته باشم، سعی کردم  تلاش و فعالیت کافی داشته  باشم که متأسفانه تمام تصورات اشتباه بود و تحصیل در این رشته را به هیچ فرد دیگری توصیه نمی کنم.

 

وی درباره وضعیت اشتغالش می افزاید:  متأسفانه در حوزه رشته تحصیلی ام موفق به کار نشده ام. با وجود اینکه جزء دانشجویان نمونه و استعداد درخشان این رشته هستم.

 

او معتقد است که تنها 70 درصد رشته کتابداری (علم اطلاعات و دانش شناسی) وی را از نظر مهارتی و علمی برای ورود به بازار کار توانمند ساخته است و می افزاید: به طور کلی، با توجه به گستردگی مباحث موجود در این زمینه و قدیمی بودن برخی سرفصل ها و تئوری بودن اکثر مطالب و البته عدم مطالعه برخی از دانشجویان برای کسب اطلاعات بیشتر در موضوعات مورد بحث در زمینه های مختلف مرتبط بعد از اتمام تحصیل، فارغ التحصیلان از مهارت های  کاربردی کافی برخوردار نیستند.

 

وی درباره علت اینکه تاکنون در حوزه رشته تحصیلی اش موفق به یافتن شغل مناسب نشده است می گوید: ناشناخته بودن رشته کتابداری در سطح جامعه، اهمیت ندادن و تفاوت قائل نشدن برای دانش آموختگان ممتاز و برتر و ضابطه مند نبودن انتخاب کارکنان در مراکز مختلف از علت های اصلی بیکاری در این حوزه می باشد.

 

الهه حسینی درباره دیگر دلایل نبود بازار کار مناسب در رشته تصریح می کند: ناشناخته بودن و گنگ بودن رشته کتابداری برای مدیران، ضابطه مند نبودن انتخاب کارکنان در مراکز مختلف، تعداد کم و فعال نبودن کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی در ایران، به کارگیری دانشجویان رشته های دیگر به جای دانشجویان رشته کتابداری، دیدگاه اشتباه برخی مدیران که همه افراد با گذراندن دوره های کوتاه آموزشی  قادر خواهند بود وظایف تخصصی یک کتابدار را فرابگیرند ، عملکرد نامطلوب و ضعف ساختاری سازمان ها و مراکز مرتبط  ( مانند نهاد کتابخانه های عمومی و برخی پژو هشکده ها) ، مطابقت نداشتن مهارت های مورد نیاز بازارکار با مهارت های کتابداران فارغ التحصیل، عدم وجود تناسخ میان تحصیلات آکادمیک با فرصت روز شغلی، ، عدم وجود شورای صنفی رشته، ناکارآمد بودن انجمن کتابداری به عنوان یک شورای صنفی، عدم جذب کتابداران از سوی نهادهای دیگر مانند بانک ها.

 

و در پایان توصیه او به کسانی که می‌خواهند وارد بازار کار رشته کتابداری (علم اطلاعات و دانش شناسی) شوند: به روز نگه داشتن اطلاعات تخصصی شان بخصوص در زمینه فعالیت کاری  مورد نظر خود از طریق شرکت در همایش ها و کارگاه های آموزشی که به همت انجمن  کتابداری و اطلاع رسانی و انجمن های دانشجویی برگزار می شود و نیز تلاش برای تسلط بر زبان انگلیسی و نرم افزارهای مرتبط با رشته کتابداری و گرایش های مرتبط بر آن.

 

 

 

امید علی پور: چند بار در حین تحصیل در ترم اول تصمیم به انصراف گرفتم

امید علی پور، کارشناس ارشد کتابداری و اطلاع رسانی به لیزنا درباره اشتغالش می گوید: خوشبختانه از سال 85 تا کنون در دانشگاه گیلان مشغول به خدمت هستم. حدود سه سال پس از فارغ التحصیلی در مقطع کارشناسی، استخدام شدم.

 

او درباره انگیزه اش از تحصیل در این رشته می گوید: انگیزه ام نرفتن به سربازی بود که البته بعدها آن را خریدم(زمان ما خدمت هم خریدنی بود) ! انگیزه ی خاصی نداشتم. اصلا نمی دانستم که این رشته چیست تا انگیزه ای، چه مثبت و چه منفی داشته باشم. چند بار هم در حین تحصیل در ترم اول تصمیم به انصراف گرفتم ولی از آنجا که حوصله ی یک سال پشت کنکور ماندن را نداشتم، بی خیال انصراف شدم و ادامه دادم.

 

علی پور معتقد است متاسفانه آن طور که باید و شاید توانمندسازی خاصی در دانشگاه صورت نگرفته و بیشتر یک سری محفوضات بوده که حفظ کرده و امتحان می دادیم.

 

وی درباره علت عدم اشتغال دانش آموختگان رشته اظهار می دارد:  من که مشغول به کار هستم ولی فکر می کنم علت خاصی که برای بیکاری فارغ التحصیلان وجود دارد این است که تعداد فارغ التحصیلان این رشته تناسبی با بازار کار آن ندارد(این مشکل در همه ی رشته ها به چشم می خورد و افزایش پذیرش دانشجویان جزو سیاست های کلان کشور است). مورد بعدی این است که کلا مقوله ی فرهنگ مقوله ی فراموش شده در ایران است و علت سوم هم این است که فارغ التحصیلان تک بعدی می اندیشند و فقط به این فکر می کنند که سازمانی آگهی استخدام کتابدار بزند و بروند آزمون بدهند و پشت میز نشین شوند. مورد چهارم هم این است که بازار کار این رشته در ایران بیشتر دولتی است و شخص حتما باید جایی استخدام شود(بر خلاف بسیاری از رشته های دیگر که هم بازار کار دولتی دارند و هم بازار کار خصوصی و هم می توانند برای خودشان کار کنند).

 

امید علی پور درباره تغییر دیدگاهش پس از ورود به بازار کار رشته کتابداری (علم اطلاعات و دانش شناسی) می گوید: دیدگاه من در دو دوره تغییر کرد. یکی پس از اینکه مشغول به کار شدم و دیدم که داستان چیز دیگری است و متاسفانه مدیران اهمیت زیادی به کتابخانه و کتابدار نمی دهند و دومین مورد وقتی که وارد دوره ی کارشناسی ارشد شدم، دیدم به این رشته گسترده تر و علاقه ام بدان بیشتر شد.

 

وی مشکل بازارکار رشته را تلفیقی از همه ی  عوامل مطرح شده می داند و در پایان توصیه می کند: تک بعدی نباشید و سعی کنید حداقل دو یا چند استعداد درون خود را کشف و مهارت های خود را تقویت کنید که اگر به فرض در یک زمینه به مشکل بر خوردید بتوانید از زمینه های دیگری که در خود پرورش دادید استفاده کرده و مشغول به کار و فعالیت شوید. الان دوره ای است که تقریبا همه می توانند دانشگاه بروند و مدرک بگیرند. پس دیگر صرف اینکه کسی مدرک داشته باشد و متوقع باشد که حتما سر کار برود گذشته است. دانشجوی علم اطلاعات و دانش شناسی می تواند در طول دوران تحصیل خود، نباید تنها به درس خواندن اکتفا کند. بلکه می تواند در طول این دوره مهارت هایی نظیر رایانه، آشنایی با بانکهای اطلاعاتی، برنامه نویسی، زبان انگلیسی و حتی سایر مهارت ها را در خود تقویت کند. گیریم تا چند سال اصلا آگهی جذب کتابدار ندادند؟ آن وقت تکلیف چیست؟ باید روز و شب منتظر یک آگهی باشیم که آن هم برای یک نفر ظرفیت، صدها نفر شرکت کننده دارد و اصلا شانس قبولی اش معلوم نیست چند به چند است؟ مشکل اساسی، ذهن ماست که بسته است و بسته به مسایل نگاه می کنیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فرحناز سلطانی: مدیران غیر متخصص و غیر متعهد به این حرفه، مشکل بازار کار را تشدید می‌کنند

فرحناز سلطانی. کارشناس پژوهشی مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور و دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه تهران است. وی درباره انگیزه اش از تحصیل در این رشته می گوید: در ابتدای دوره کارشناسی چندان این رشته را نمی‌شناختم ولی از سال دوم و با گذراندن دوره‌های کارآموزی به این رشته علاقه مند شدم. آن چیز که من را به ادامه تحصیل در دوره ارشد مستاق کرد ، محتوای این رشته و انجام کار عملی است که هر روز دانشم را گسترش می‌دهد.

 

او درباره نحوه اشتغال و موفقیتش می افزاید: انجام کارهای کوچک در این رشته را از دوره دانشجویی آغاز کردم . همکاری در چند پروژه راه اندازی کتابخانه را تجربه کردم. و بعد از فارغ التحصیلی نیز به آن ادامه دادم و کار رسمی را تقریبا از همان زمان شروع کردم.

 

سلطانی درباره اینکه چقدر تحصیل در رشته توانسته وی را از نظر مهارتی و علمی برای ورود به بازار کار توانمند کند می گوید: تجربه کار اجرایی بسیار در این زمینه موثر  است . زیرا همان بحث تئوری تا عمل  است. از نزدیک لمس کردن شغل عالم دیگری دارد. بسیاری از فعالیت‌ها با کسب تجربه های خوب، فرد را توانا تر می‌کند.

 

وی درباره تغییر دیدگاهش پس از تحصیل در این رشته اظهار می دارد: بسیاری از فعالیت‌ها را قبل از ورود به این حرفه آسان و شدنی میپنداشتم و از عدم کارایی مناسب این بازار بسیار متعجب بودم ولی پس از ورود به این عرصه و لمس بسیاری از موارد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دیدگاهم بسیار منعطف‌تر شد.

 

و درباره اینکه آیا تحصیل در این رشته را به فردی پیشنهاد می کند؛ می افزاید: تحصیل در این رشته باید همراه با ویژگی‌های خاص اجتماعی و میل به خدمت به جامعه،امید به تغییر، صبور بودن به حل مشکلات ، تشنه یادگیری و بسیاری موارد دیگر باشد. برای همین به افرادی که این ویژگی‌ها را در آن ها ببینم حتما پیشنهاد می‌کنم. ولی در بقیه موارد این اصرار را نخواهم داشت.

 

فرحناز سلطانی مشکل بازارکار رشته کتابداری (علم اطلاعات و دانش شناسی) را این طور ارزیابی می کند: این مشکل را عملا در وجود این حرفه در بخش دولتی بسیار موثر می‌بینم. وجود سیاست‌های خاص دولتی است که یک کتابخانه دانشکده ای را که در آن سالانه به طور متوسط 25 دانشجوی کتابداری را تربیت می‌کند محروم میسازد که حتی یک نفر از آن‌ها جذب آن دانشکده شود. وجود سیاست‌های از بالا به پایین، رد شدن از فیلترهای غیر تخصصی و غیر مرتبط در این زمینه، مدیران غیر متخصص و غیر متعهد به این حرفه این امر را تشدید می‌کند. عدم پیاده سازی اولویت‌های رشته که پس از پژوهش‌های متعدد پژوهشگران در رشته تثبیت شده است ولی در هیچ کجا پیاده نمی‌شود، ضرورت به یک متخصص و حرفه ای را در آن جایگاه کاهش می‌دهد، به گونه ای که با آموزش‌های کوتاه مدت کتابداری افراد در رشته های مختلف را برای این عرصه کافی و لازم می‌دانند.

 

و در پایان توصیه اش به افرادی که می خواهند وارد این رشته شوند: به نظر باید دانش خود را در زمینه حرفه ای خود و سایر اطلاعات عمومی بالا ببرند. گذزاندن دوره کارآموزی را جدی بگیرند و سعی در اندوختن دانش و تجربه در ماه‌های اولیه شروع به کار داشته باشند. بدیهی است رویای هر دانشجویی مدیر شدن در یک کتابخانه بسیار مجهز و خدمت رسان است واین امر میسر نمی‌شود مگر آن‌که مرحله به مرحله از این مسیر بگذرند و در برابر سختی‌های شانه خالی نکنند.

 

 

سمانه نوذر: کسب مهارت در حرفه را مدیون دوران کارورزی در کتابخانه های خوب بوده ام

سمانه نوذر، کارشناس ارشد کتابداری و اطلاع رسانی است و  همزمان با فارغ التحصیلی مقطع کارشناسی در سازمانی دولتی مشغول به کار شده است. وی درباره انگیزه اش از تحصیل در رشته می گوید: به تدریج علاقه مند شدم و با روحیات من هم سازگار بوده و هست.

 

نوذر معنقد است تحصیل در این رشته تا حد زیادی توانسته است وی را از نظر مهارتی و علمی برای ورود به بازار کار توانمند سازد که این موضوع را بیشتر مدیون دوران کارورزی در کتابخانه های خوب بوده است و می افزاید: اگر بدانم روحیات فردی که در زمینه انتخاب رشته مشاوره می خواهد با این رشته سازگار است به تحصیل در این رشته تشویق می کنم.

 

وی مشکل بازارکار رشته را  مدیران غیر حرفه ای، نا آشنایی مدیران با رشته کتابداری (علم اطلاعات و دانش شناسی) و مطابقت نداشتن مهارت های مورد نیاز بازارکار با مهارت های کتابداران فارغ التحصیل می داند و می افزاید: به کار گرفته شدن افراد غیرمتخصص در کتابخانه ها که امری عادی محسوب می شود، زیاد دیده می شود. چون کتابداری را کار راحتی تلقی می کنند که از عهده هر کسی با هر رشته تحصیلی برمی آید! (البته متاسفانه چون در دانشگاههای کتابداری کارآزموده نمی شوند و با پیدا کردن مهارت در محیط کاری است که کارها پیش می رود و متاسفانه باید اذعان داشت که تاحدودی هم کار از عهده دیگر رشته ها به شرط آموزش در محیط کاری و کسب تجربه تقریبا بر می آید).

 

نوذر در پایان درباره ورود به بازار کار رشته توصیه می کند: کار کتابداری را از هر جایی می توان شروع کرد. برای مثال برای خود من سال اول کاری بسیار طاقت فرسا و سنگین بود و با ایده آلهای کتابداری - که در کتابها دیده می شود- تفاوت زیادی داشت. در سایه صبر و امیدواری و البته اینکه جایی که مشغول هستید حتما از آینده خوبی برخوردار باشد کار خود را شروع کنید. از طرف دیگر به بازارگرمی های یک عده مدیر که فقط کار در زمان برایشان مهم است بسنده نکرده و حتما برای آینده کاری در جایی که زمان و نیروی خود را صرف می کنید ارزش قائل شوید. بسیاری از دوستان خود من هستند که کارهای کوتاه مدت پروژه ای انجام دادند و وقتی به خود آمدند که شرایط سنی برای اشتغال در مکانهای دولتی برایشان میسر نبود و در حال حاضر هم متاسفانه با تجربه زیاد و یادگیری مهارتهایی که حاصل کار انها بوده است خانه نشین شده اند!

 

 

 

مهسا پورحقانی: بازار کار رشته کتابداری، بر خلاف خیلی از رشته‌های دیگر، هنوز اشباع نشده است.

مهسا پورحقانی، کارشناس ارشد کتابداری و اطلاع رسانی است. او درباره انگیزه اش از در این رشته تحصیل می گوید: همه چیز از یک کد اشتباه شروع شد (جریانش مفصل است و البته مثل خیلی‌های دیگر). اینقدر قبول شدن من در رشته کتابداری ناگهانی بود، که چند ماه اول دانشگاه افسردگی شدید گرفتم و هر روز کارم گریه کردن بود. آدم‌ها عادت می‌کنند. من هم عادت کردم (چطوری؟ این هم جریانش مفصل است).... ترم‌های اول با استادهای ناامید و البته با سواد قدیمی، همکلاسی‌هایی که تنها یکی، بر حسب علاقه‌اش آمده بود تا کتابدار شود، درس‌های بی‌مزه (صفت‌های دیگری هم هست برای درس‌ها، اما به نظرم بی‌مزگی وجه غالب آنها بود)، همه دست به دست هم داده بودند تا از ما دانشجویان و البته کتابدارانی منفعل و بی‌علاقه بسازند .... تا دکتر افشار آمد. کسی که هر چه در زندگی حرفه‌ایم دارم، از او دارم. باانگیزه، با علاقه، عمیق..... واقعا دریچه‌ای نو برای من باز کرد. تازه می‌فهمیدم که کتابداری چیست و هر روز علاقه‌ام بیشتر و بیشتر شد.... اینقدر که با عشق و انگیزه برای ارشد خواندم و قبول شدم.

 

وی تصریح می کند: کتابداری خیلی چیزهاست. علم است. هنر است. فرهنگ ساز است. علم‌ساز است و... کلا چیز عجیب و غریبی است.

 

مهسا پورحقانی در حال حاضر در حوزه رشته مشغول به کار نیست و درباره اینکه چقدر تحصیل در این رشته وی را از نظر مهارتی و علمی برای ورود به بازار کار توانمند ساخته است؛ می گوید: بعد از اتمام مقطع کارشناسی ما، سرفصل‌های رشته عوض شد!! ما حتی فهرستنویسی ماشینی هم نداشتیم (البته در کارورزی‌ها، کمی کار کردیم). ... درسها تنها در حد پایه‌ای علمی بود که هر کتابدار ساده باید داشته باشد، فقط همین. دوره ارشد هم همینطور. سواد اطلاعاتی و ذخیره و بازیابی اطلاعات که جزء مهمترین درسها بود، به بدترین و ناکاربردی‌ترین شکل به ما تدریس شد. تنها خوبی دوره ارشد، عمیق‌تر شدن دید من بود نسبت به مسائل کتابداری (آن‌هم باز به لطف دکتر افشار)... اینقدر که تجربه‌های کاری و سرک کشیدن‌های خودم، برای فهمیدن مسائل مختلف، مفید بود، درس‌ها تاثیری نداشت.

 

پورحقانی درباره علت عدم اشتغالش می گوید: نمی دانم علت چیست! همه چیز دست به دست هم داده است. وضعیت اجتماعی و اقتصادی جامعه، گزینش‌های بی‌اصول و خیلی مسائل دیگر. و در سطحی کلی تر درباره علت چالش های بازار کار کتابداری می افزاید: همه چیز دست به دست هم می‌دهد تا بازار کار اینطوری می‌شود.  به نظر من، بازار کار رشته کتابداری، بر خلاف خیلی از رشته‌های دیگر، هنوز اشباع نشده است. هنوز کار برای کتابداران هست. همه جا، به کتابداران ماهر نیاز هست. اما باید این نیاز به چشم بیاید. فعلا نیازی است که به نظر خیلی‌ها ضرورت ندارد. خیلی از مشکلات، ربطی به بازار کار کتابداری ندارد. اوضاع اقتصادی و اجتماعی جامعه باید درست شود. من فکر می‌کنم که بخش خصوصی، پتانسیل خوبی برای جذب کتابدار دارد. اما باید وجود کتابدار و کتابخانه برایشان توجیه شود. باید سودآوری کتابخانه (و به تبع آن وجود کتابدار) نشان داده شود. بخش خصوصی باید به فکر سود خود باشد. از آنجا که کتابخانه خروجی قابل لمسی ندارد، مشخص است که در بحران‌های اقتصادی، به راحتی نادیده گرفته می‌شود.

 

پورحقانی درخصوص اینکه آیا تحصیل در این رشته را به کسی پیشنهاد خواهد کرد یا خیر؟ اظهار می دارد: من به هر کسی توصیه می‌کنم فقط کاری را انجام بدهد که دوست دارد. رشته‌ای بخواند که دوست دارد.

 

و در پایان توصیه اش به افرادی که قصد ورود به بازار کار رشته را دارند: هیچ توصیه‌ای ندارم!! چون اولا خودم هنوز وارد نشده‌ام. ثانیا اوضاع به‌گونه‌ای است که هیچ توصیه‌ای را برنمی‌تابد. خیلی از آدم‌های ماهر و بالیاقت رشته، هنوز دنبال کار هستند و البته هستند کسانی که شایستگی ندارند و چند سال است کار کتابداری می‌کنند و دریغ از ذره‌ای تاثیر!... معادلات در بازار کار درست نیست. من که از این معادلات سر در نمی‌آورم! فقط اینکه امید داشته باشیم. آدم‌ها به امید زنده‌اند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد